نگاشته شده توسط: mahdifani | آگوست 27, 2008

اين حمايت فرمايشي و شعاري نبود

مقدمه: نامه زیر را که می خوانید برای حقیر ارسال شده. خب فرستنده را نمی شناسم. قرارمان هم این بود که این یک هفته حول فرمایشات مقام معظم رهبری باشیم. این نامه هم می تواند یک بهانه باشد برای اشاره به یک قسمت دیگر از سخنرانی آن روز. ضمن اینکه این چند روزه به برخوردهای جالبی که افرادی که ادعای اصولگرائی دارند. تا آنجا که کوچولویی به من گفت که من این حرف های آقا را قبول ندارم همانطور که زمان امام هم آقای خامنه ای با امام اختلاف نظر داشت. و من ضمن تبریک به خاطر داشتن احاطه و اطلاعات بسیار بیشتر به مسائل کشور در ایشان نسبت به رهبری(!)، گفتم آن مهملاتی که عده ای نشخوار می فرمایند چیزی نیست جز اختلاف سلیقه در اموری که ربطی به داشتن یا نداشتن علم است، نداشت. توضیحات بیشتر بعداً… .

به: آقای سربند
رونوشت: سردبیر مبین

سلام دوست عزیز!
می خواستم بدانم با وجود تمام سوء مدیریت ها و اشتباهات و لجاجتهای طاقت فرسای دولت نهم چرا همچنان سعی در تبلیغ می نمایید؟
اگر به خاطر تایید رهبری است متاسفانه باید بگویم در اشتباه هستید.
توجه شما را به موارد زیر جلب می نمایم:

اولا بفرمایید که رهبر  را چه کسی تایید کرده است؟ ایشان که از طرف خداوند منصوب نشده اند. مردم ایشان را چهره کرده اند و به رای مردم (با واسطه مجلس خبرگان) به این توفیق مادام العمر منصوب شده اند. بگذریم که ایشان به درجه ای رسیده اند که دیگر میزان را رای ملت نمی دانند.

ثانیا در قضیه وزارت کردان بر همگان ثابت شد که دولت نهم شایسته سالار نیست. بلکه شارلاتان سالار است. اگر برای یک دقیقه تعصب را کنار بگذاریم در سکوت رهبری و مجلس و دانشگاه آزاد و وزارت علوم و قوه قضائیه در قبال این دروغ بزرگ ابعاد فساد همه گیر در ریشه های حکومت اسلامی را به وضوح مشاهده می کنیم.

مگر رهبر فرزانه چه گفته است که اینقدر ذوق زده می شوید؟

….. منتظر بودم كه بيانات آقا را بشونم و درباره هفته دولت بنويسم. آنقدر شوكه و خوشحال و مطمئن شدم، كه حتي گذاشتن كلام ايشان خود اتمام حجت است. تصميم دارم اگر اين سايت دفتر آقا زودتر متن كامل را گذاشت از روي آن تمام اين هفته را به بيانات و نكات بپردازم. اما امروز فقط به يك موضوع اشاره بكنيم:
حضرت آقا در بخش پاياني كلامشان به چند نكته درباره انتقاد و تخريب اشاره كردند و اظهار تأسف شديد كردند:
1. تخريب يعني اينكه كسي كه تخصص ندارد به بيان انتقاد بپردازد مثل توکلی که تخصص جعل سند ندارد و از مدرک کردان انتقاد می کند
2. وقتي فقط از ضعف گفته مي‌شود و به نقاط قوت اشاره نمي‌شود (مثل سه محوري كه به شدت عيان بود و توسط رهبري تببين شد، نمونه‌اي از تخريب است.) وقتی خود رئیس جمهور پوپولیست از هیچ فرصتی برای بیان نقاط قوت (به زعم خود) فروگذار نمی کند، حتی نقاط ضعفش را با الاغ انگاشتن مردم بعنوان نقاط قوت به خورد مردم  می دهد، انتظار دارید منتقدین به به و چه چه کنند و از دروغهایش چشم پوشی کنند؟
3. تخريب‌ها در سال آخر و در اين دولت بيشتر از هميشه و همه دولت‌ها بوده  مثل تخریب هایی که اصولگرایان بالخص شخص احمدی نژاد در سال آخر دولت قبلی می کرد. ولی با این تفاوت که ایشان آن موقع قهرمان مبارزه با فساد بود ولی الان اول مظلوم عالم است.
4. دو جبهه براي تخريب دولت فعال است، يكي داخل و جبهه بزرگتر دشنمان خارجي و فعاليت هم مي‌كنند دشمنان را چه کسی ایجاد می کند؟ اگر دشمنان خارجی پس از انقلاب به وجود آمدند، متاسفانه دشمنان داخلی را شخص رهبری به وجود آورد. ایشان اولین کسی بود که با اطلاق واژه خودی و غیر خودی در بین گروههای سیاسی به تفرقه دامن زد.
5. عده‌اي حتي نقاط قوت دولت نهم را به عنوان نقطه ضعف مي‌گيرند و نمونه‌اش داستان سياست خارجي و انرژي هسته‌اي کاملا درست است. مثلا بیانات اخیر رئیس سابق موساد که گفته بود «احمدی نژاد هدیه الهی برای اسرائیل بود و بهتر از هر کسی چهره منفور ایران را در جهان آشکار کرد…» حاکی از شکوفایی سیاست خارجی دولت نهم است.
6. دولت نهم به اين علت، هدف حملات بيوقفه،‌ قرار دارد كه گفتمان آن،‌گفتمان امام و انقلاب است آیا دروغگویی و شارلاتان بازی و بی توجهی به رای ملت هم از گفتمان امام و انقلاب سرچشمه گرفته است؟


لازم به توجه است که در گفتمان انقلاب و امام میزان رای ملت است و رهبر نباید جناحی باشد. امام خمینی وقتی با رای مردم به بنی صدر مواجه شد در مقابل رای مردم سر تعظیم فرود آورد … تایید صریح خامنه ای از دولت نهم یک اشتباه تاکتیکی نسنجیده از طرف ر هبری بود. کما اینکه دفتر رهبری بعد از یک روز متوجه این اشتباه شده و جمله معروف » فکر کنید تا 5 سال دیگر سر کار هستید» را از متن بیانات ایشان از سایت رهبری و سایت خبرگزاری ج.ا حذف کردند.

قبلا در انتهای نامه هایم می نوشتم به امید رسوایی دروغگویان و آشکار شدن حقیقت.. اما الان که طبل رسوایی آنان از آسمان هفتم به زمین افتاده است بهتر است بگویم به امید روزی که تعصب چشم و گوش هیچکس را کور و کر ننماید انشاءالله
با تشکر
مهدی

اولین نکته که به نظر می رسد این دوست عزیز به طور اتفاقی و یا حداقل برای یکبار است که این وبلاگ را می بیند. و این را می شود از خطاب کردن حقیر با نام سربند پی برد. حال چرا رونوشتی هم برای کس دیگر فرستادند، نمی دانم.

درباره جواب سوال اول باید به طور کلی گفت ما دنبال بهترین هستیم و بالاخره هر انسان و گروهی اشتباه دارد و اگر بخواهیم به هیچ کس اعتماد بکنیم چاره جز زندگی در غار و در نتیجه مرگ نداریم. ما بهترش را پیدا نکردیم. اگر شما کردید معرفی کنید.

با جمله اول به راحتی مشکل شما را می شود فهیمد. در قدم اول و باز هم برای اینکه خیلی درگیر بحث نشویم، باید گفت ایشان بوسیله قانون خدا نصب شده اند. نمی خواهم قانون خبرگان را اینجا توضیح بدهم اما مطالعه اش را به شما توصیه می کنم. مثل اينكه مادام العمر هم ما چيزي نداريم. جمله آخر هم تهمتي بيش نبود كه مي‌گويم.

در قضيه كردان هم رئيس جمهور با رسيدن به واقعيات ظاهري به اين نتيجه رسيد و لزومي نداشت براي هر گزينه از شناسنامه تا مدارك ديگر را زير و رو بكند و اگر مي‌دانست چنين است او را معرفي نمي كرد. مقصر اصلي اين ماجرا نمايندگاني هستند كه با مشخص شدن اين اشتباه كردان در فعاليت او شريك شدند و ديگران را مطلع نكردند. و اين نمايندگان هم در اواخر سال گذشته توسط همين مردم انتخاب شدند. به عبارتي مردم بهترين هايشان را فرستادند. و اينكه بهتر است تفاوتي قائل بشويم بين اسلام و مسلمين، كومت اسلامي و حاكمان. هرچند اين اطلاع نداشتن به عدم يك مدرك براي يك شخص دليلي براي فساد همه جانبه نمي شود علاوه بر اينكه قرار نبوده و تا كنون هم كاغذ كاري را انجام نداده. مگر شخصي مثل خاتمي با مدرك ليسانس و دكتراي افتخاري رئيس جمهور نشد و حالا خوب يا بد كار نكرد؟ ضمن اينكه آقاي كردان داراي سوابق مديريتي خوب و زيادي بوده. و مقبوليت زيادي داشته. حالا اينكه جائي كه به ايشان مدرك داده جعلي بوده حرف ديگر است و البته ما هم وجود ايشان را در وزارت چندان شايسته نمي دانيم ولي بودنشان را هم چندان باعث زير سوال رفتن همه چيز نمي دانيم، چنانكه تا قبل هم مدير بوده‌اند و از خود شايستگي نشان داده‌اند.

فقط تعصب و كينه باعث كور شدن چشم براي ديدن چنين ص�نه‌هايي مي‌شود

فقط تعصب و كينه باعث كور شدن چشم براي ديدن چنين صحنه‌هايي مي‌شود

مطلب بعدي و اصلي ما خوشحالي ما كه بر اساس حمايت رهبري بود به خاطر مواردي بود كه ايشان به عنوان دلايل حمايتشان فرمودن. يعني اين حمايت يك حركت فرمايشي و شعاري نبود. كاملا يك بحث متقابل بود. دولت در اين زمينه خب كار كرده و حالا از او تشكر مي‌كنيم:«...يك چيزهايى هست كه امتيازات واقعى است؛ بايد به اينها توجه كرد. …هم در فضاى عمومى جامعه معلوم بشود كه اگر انسان از دولتى يا از مجموعه‏اى قدردانى و حمايت ميكند، اين نشانه‏ى چيست و اشاره‏ى به چيست و مسئله چيست در اين ميان. من سه‏تا خصوصيت را اينجا يادداشت كرده‏ام كه ذكر ميكنم:…يك خصوصيت اين است كه اين دولت، واقعاً يك دولت كار است؛ دولت حركت و اقدام است؛ انرژى و نشاطِ كار اين دولت، يك امر برجسته است…شعار و گفتمان كلى اين دولت است كه منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهاى انقلاب است؛ اين خيلى چيز باارزشى است…امتياز سوم هم روحيه‏ى مردمى و خاكى اين دولت است…اين خصوصياتى كه عرض كرديم، موجب بشود كه انسان گرمتر حمايت كند و در اين قدردانى و حمايت، دلگرمتر اقدام كند…» پس مي‌بينيد كه از سر خوشحالي و بيهودگي اتفاقي نيافتاده.

در قسمت بعد كه به شكل جالبي با رنگ قرمز مشخص كرديد جاي سخن هست ولي متاسفانه شما آنرا با تهمت و تخريب و بدون دليل آلوده‌ايد: مثلا شما هم به رئيس جمهور مردم ايران و هم به مردم ايران توهين كرديد آن هم بدون آوردن دليل كه خودتان بايد پاسخگو باشيد. در مورد تخريب هم تاريخ به وضوح پاسخگوست. گفتن چنين جملات شعاري و اشتباهي چيزي را نمي‌پوشاند. دولتي كه در زمان خود ده‌ها روزنامه برايش مديحه سرائي مي كردند و از آن دفاع مي كردند در برابر عده‌اي كه مشكلات خاتمي را مي‌گفتند و به خاطر زشتي آن مشكلات به ناچار بايد ديگران آن را تخريب مي‌ناميدند، با دولتي كه نهايتا دو يا سه نشريه از او دفاع مي كند و ده ها و روزنامه ديگر به دروغ گوئي روزانه مثل انتقاد سخنراني انجام نشده در تلويزيون مي‌پردازند، به هيچ عنوان قابل مقايسه نيست. تاريخ و انصاف خود به راحتي به اين مورد هم پاسخگوست. در مورد خودي و غير خودي هم شما فقط برداشت اشتباه خود كه ناشي از القائات بيگانگان است را نوشتيد و اگرنه به راحتي و با مراجعه به اصل كلام اينچنين سخن پراكني نمي كرديد. اين واژه مستعمل در همه عرصه‌هاي سياسي كشورهاست ولي به زبان‌هاي ديگر. اصلا يك قاعده عقلي است. حتي شما هم اين را در زندگي خود جاري مي‌كنيد.

در مورد خوشحالي شما هم درباره گفته‌هاي آن اسرائيلي، بايد گفت اين چيز جديدي نيست. البته هدم و نابودي آنها را بعد از مواضع شديد احمدي‌نژاد كه مورد استقبال مردم منطقه قرار گرفت بيشتر مي‌بينيم. نمونه آن سخنان سيدحسن نضر الله است. به قول رهبر ما در همين سخنراني:«روحيه‏ى تهاجم در مقابله‏ى با زورگويان بين‏المللى. يك وقت هست كه زورگويان بين‏المللى مى‏آيند و ميگويند كه آقا شما فلان كار را كرده‏ايد و ما رفع و رجوع مى‏كنيم و نه واللَّه، نه باللَّه…؛ ولى يك وقت هست كه تهاجمش، تهاجم زورگويانه است؛ بهترين دفاع در چنين مواقعى هجوم است. زورگويان بين‏المللى، نقاط ضعف زيادى دارند: جنايت ميكنند، فساد ميكنند، به حقوق بشر تجاوز ميكنند، به حقوق ملتها تعدى ميكنند، انسانها را لگدمال ميكنند و همه‏ى كارهاى زشت را انجام ميدهند؛ آخر هم طلبگار همه‏اند! خب، نقاط ضعفشان، با حالت تهاجمى و با حالت طلبگارى، گفته و بيان بشود. اينجور نيست كه ما براى تهاجمات سياسى بين‏المللى، بخواهيم پاسخ پيدا كنيم. يك وقتى از بنده – سالهاى اوايل – ميپرسيدند كه آقا، شما در مقابل اين حرف چه جوابى داريد؟ ميگفتم ما جواب نداريم؛ ما ادعا داريم و مدعى اينها هستيم؛ در قضيه‏ى زن مدعى هستيم؛ در قضيه‏ى حقوق بشر مدعى هستيم؛ در قضاياى حقوق اساسى انسانها مدعى هستيم. ما مدعى اينها هستيم؛ ما در مقام پاسخگويى نيستيم. چرا بايد سوال بكنند تا كسى مجبور باشد پاسخ بدهد؟ آنها بى‏جا ميكنند سؤال و ادعا ميكنند. اين روحيه، روحيه‏ى خوبى است؛ روحيه‏ى انقلاب اين است؛ اين است كه حقيقت را روشن و درخشان ميكند»

در آخر باز هم با تكرار اشتباه خود مبني بر تشريفاتي بودن حمايت رهبري از دولت گفتيد كه رهبر نبايد جناحي باشد. چنانكه نيست و حتي در كنار همين حمايت‌ها انتقاداتي كردند، كما اينكه مخالفان دولت فقط همان انتقادات را تيتر كردند. آن قسمتي كه هم شما مي گويد تا الان كه حذف نشده، علاوه بر اينكه مشكلي هم ندارد. ايشان براي دولت‌هاي قبل هم اينچنين گفته‌اند. اين در اصل و مرحله اول يك تذكر اخلاقي براي اين بوده كه بدنه اجرائي به خاطر آخر خط بودن رو به كرختي نرود. و البته براي فهميدن اين نكته نياز به مقداري خرج كردن درك و فهم مي‌باشد، البته اگر چيزي موجود باشد.

در مورد مطلب آخر هم با شما استثناً موافق هستم و تكرار مي‌كنم:«…الان که طبل رسوایی آنان از آسمان هفتم به زمین افتاده است بهتر است بگویم به امید روزی که تعصب چشم و گوش هیچکس را کور و کر ننماید انشاءالله»

پينوشتـ………………………………………………………………
مي‌خواستم امروز درباره فرمايشي نبودن و دلايل حمايت بنويسم تا عده‌اي فكر نكنند همينطوري و يا به قول خودشان جهت از بين رفتن يك شعاري كه در اين دولت داده مي‌شود، حمايت مي‌شود. اين حمايت‌ها واقعي و با دليل عقلي‌است. مگر اينكه عقل نداشته باشند. البته امروز هم تقلب كردم و كار خودم را با گذاشتن اين نامه و پاسخ دادن به آن راحت كردم.https://i0.wp.com/friendfeed.com/static/images/smile.png


پاسخ

  1. با سلام
    از روزی که 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رای آری دادند 30 سال می گذرد. از زمانی که مردم با رای قاطع، آقای خامنه ای را به ریاست جمهوری منصوب کردند حدود 27 سال می گذرد. ولی آیا تابحال از خود پرسیده اید که چرا محبوبیت نظام و شخص رهبری روز به روز در حال تنزل است؟ قطعا توطئه و تبلیغ دشمنان یکی از پاسخ هاست. اما دلیل اصلی نیست. علت اصلی در نقاط ضعف گفتمان انقلابی شماست. مردم اول از انقلاب دلسرد می شوند، بعد به دام دشمن می افتند.
    یکی از این نقاط ضعف که شما در نوشته خود بعنوان یک خصوصیت مثبت ذکر کرده اید (متاسفانه از قول رهبر هم هست)، همان روحیه انقلابی نقدناپذیر و غیرپاسخگو است.
    جا افتادن این تفکر بعنوان یک روحیه انقلابی مثبت در بین اکثریت رادیکال طرفدار گفتمان انقلاب یک توطئه شیطانی است که نه توسط شیطان بزرگ آمریکا، بلکه از طرف شیطان بزرگتری به نام نفس سازماندهی می شود. ابعاد این هجمه به حدی است که حتی رئوس قدرت، پستهای انتصابی و حتی خود رهبری هم خود را موظف به پاسخگویی به مردم نمی دانند. گویی فرموده امامشان که خود را خدمتگزار مردم می دانست فراموش کرده اند. اگر مردم خدمتگزار پاسخگو بخواهند چه کسی را باید ببینند؟ وقتی در اخبار می شنوند که رئیس جمهور انگلستان به راحتی دادگاهی می شود یا فلان سناتور امریکایی به دلیل اتهام به فریب مردم در جلب رای، استعفا می دهد، انتظار دارید شیفته غرب نشوند؟

    آری! این توطئه شیطان است که زشتی ها را در مقابل دیدگان انسان زیبا می نمایاند. این توطئه شیطان است که هیچ یک از تکیه زنندگان بر مسند قدرت را در منیت و نکبر و غرور فرو برده است و جز خود کس دیگری را نمی بینند و حتی حق سوال کردن هم به کسی قائل نمی شوند.
    البته گاهی این تفکر ناشی از عدم توانایی به پاسخگویی است. چرا که وقتی کسی بدون داشتن تخصص مسئولیتی می پذیرد، یا باید از پاسخگویی فرار کند، یا مضحکه خاص و عام شود!
    پس نتیجه می گیریم که فقط دو دسته می توانند از پاسخگویی گریزان باشند: عالم متهتک و جاهل متنسک (دو دسته ای که رسول الله فرمودند کمر من را شکستند).
    به خاطر دارم روایتی از امیرالمومنین را که در یکی از جنگها در وسط کازار بودند که شخصی خواست یک سوال دینی بپرسد. یکی از خشک مقدس ها معترض شد که الان چه وقت سوال کردن است؟ امام علی شخص معترض را سرزنش کرد که ما برای همین حرف ها می جنگیم. بگذار طرف سوالش را بپرسد.
    راستی! اگر پاسخ ندادن یک روحیه انقلابی و خوب است، پس سنت پیامبر و اهل بیت (ع) کجای گفتمان انقلابی ما قرار می گیرد؟!!

    نقطه ضعف دوم، که بیشترین تاثیر را در دلسردی مردم از نظام دارد، دروغ و نداشتن صداقت است که متاسفانه دولت نهم به طرز گسترده ای به آن دامن زد. در مورد دروغهایی که فقط شخص رئیس جمهوری در عرض سه سال به مردم گفته اند و اسناد آن هنوز در خبرگزاریها هست، جمع آوری شود بتوان یک کتاب نوشت. شاید ایشان برای خودش دروغگویی را بعنوان مصلحت سنجی توجیه می کند و قطعا رهبری هم با همین دیدگاه ایشان را تایید می کند.
    ولی وقتی رسول خدا می فرماید اگر شراب کلید همه گناهان باشد، دروغ از شراب هم بدتر و نجس تر است، وقتی ابوذر وقتی که حتی جان رسول خدا در خطر است، برای نجات وی دروغ مصلحتی نمی گوید، نمی توان رهبر را زعیم دین و پرچمدار اسلام راستین تلقی کرد. نمی توان احمدی نژاد را سردمدار جبهه حق علیه باطل در مبارزه با کفر دانست.

    بنده هیچ تعلق خاطری به احزاب سیاسی کشور یا بیگانگان ندارم و آنچه که تقریر نمودم فقط از سر دلسوزی است تا شاید ندای عدالت و حقیقت طلبی مردم را به گوش مسئولین خواب زده برسانم.

    مهدی
    87/06/10
    ————————————————————
    برعكس نظر خام و دوراز واقعيت شما، نه تنها محبوبيت رهبري كاهش نيافته، بلكه افزايش هم يافته و تاكنون اينچنين محبوبيتي نداشته اند. از آخرين سفر ايشان به يزد و فارس گرفته تا ارادت‌هايي كه در قشر نخبه اين مملكت ديده مي شود. و هزاران دليل ديگر كه نياز به عدم تعصب و باز كردن چشم دارد و قبلا به آن پرداخته ام.
    مردم از كرده خود پشيمان نيستند و اگر اينطور نبود اينچنين انتخابات پرشوري بعد از سي سال با اين همه دشمني هايي كه با اين نظام مي شود را مشاهده نمي كرديم.
    درباره روحيه انقلابي هم باز اشتباه از شماست. چون اين روحيه يعني روحيه پاسخگوئي و رودرو بودن با مردم بوسيله سفر به تك تك شهرهاي اين مملكت و بيواسطه سخنان آنان را شنيدن و با آنان سخن گفتن است.
    اينگونه نوشتن شما تنها چيزي را كه به ذهن متبادر مي سازد زندگي نكردن در ايران است…
    .
    حتي نكته خنده داري كه در احوالات شماست خود گوئي و خود خندي است و اگرنه هيچ كس ادعاي عدم پاسخگوئي نكرده حتي رهبري.
    درباره كشورهاي غربي هم بهتر است كه بيشتر از اين خودتان را فريب ندهيد چون حداقل مردم ما ديگر فريب اين بازي ها را نمي خورند. اگر واقعا جقي براي مردمشان قائل بودند حكومت سلطنتي را در انگلستان بر مي داشتند و يا حداقل سرنوشت كشورشان را در ديگر كشورها به دست يك مشت احزاب سرمايه داري نمي دادند؟
    آيا كور هستيد كه نمي بينيد رئيس جمهور چند ده سفر استاني كرده و همواره در معرض همه مردم حتي روستائيان بوده؟ آيا رهبري را نمي بينيد كه به ميان مردم بم مي رود و با لباس مبدل جوياي احوال آنها مي شود كه نمونه هايي ديگر از اين ميان كه تا فيلم آن پخش نشود مثل ماجراي بم باور نمي كنيد.
    و در آخر و نكته دوم اينكه بهتر است خيلي سينه دين و خدا را به سينه نزنيد. شما كه اينقدر باسواديد تا به حال حديثي درباره تهمت زدن به مومن شنيده‌ايد؟
    در حال من حاضر به بحث بيشتر هستم…
    به شرطي كه شما هم زحمت تحقيق و مطالعه بيطرفانه به خود بدهيد و از پيش خود سايرين را متهم و مجازات نكنيد…
    اگر تعصب بگذارد…

  2. با سلام و درود بی کران بر آزاد اندیشان ، داشتم دنبال مطلب می شگتم سر از اینجا در آوردم، کامنتی برایتان می نویسم از روی صفا شما هم از روی دوستی بخوانید .
    قسم یاد می کنم هیچ نیروی خارجی چون آخوندها و این م.ا.ن نمی تواسنت اینگونه اسلام را لکه دار کند ، من یک مسؤل اجرایی انتخاب کرده ام نه کسی که پر ا ژست سیاسی و فرهنگی است . و رژیم کی شهروندانش را به درجه های مختلف تقسیم کرده است دوست و دشمن ، و از تمام فرصت ها استفاده نمی کند و قرض ورزی و دشمنی می کند با مردم . باید ارتباط برقرار کنی با دولت و حکومت تا چیزی به دست آوری . اینها تعصب نیست ،شهرک های صنعتی را سرکی بکش .اینها به تاریخ خواهند پیوست ، در همان آغاز آنچنان کشتند و عفو عمومی اعلام نکردند و دشمنی کردند با ملت ایران ، این خشم کنونی در طول این 30 سال ایجاد شده ، برایتان پایداری و سربلندی آرزو می کنم. یا حق

  3. سلام بر اساس امر بانک مرکزی نرخ تورّم به بیشتر از ۲۰ درصد رسیده. این یعنی حقوق‌ها باید ۲۰ درصد بیشتر بشوند. همه میگویند بسیجیها بهترین حقوق و مزایا را دارند. ما که ندیدیم. نون برای ما هم گران شده. همه چیز برای ما هم گران شده. در یک بلاگ خواندم که ماها بهترین حقوق هارا میگیریم و نرخ تورّم به ما اثر نخواهد داشت.والله به امام قسم اگر این واقعیت داشته باشد.فقط همین را می‌خواستم بگویم.


بیان دیدگاه

دسته‌بندی